تجربهی یک فوتبال آنلاین با مستر 90
لینک بازی
جهت دانلود لایه باز زیبا وحرفه ای مکان های مهم به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
برای دانلود فونت زیبای Plstk به ادامه ی متن مراجعه کنید.
سلامی گرم به دوستان فربکسی . آقا بی مقدمه میرم سر اصل مطلب :| شرکت LG یه مسابقه خوانندگی برگزار کرده به اسم کی بهتر میخونه که منم توش شرکت کردم . حالا یه درخواستی از شما دوستان گل دارم که امیدوارم بعد از گذاشتن این همه مطلب فان و طنز و باحال و فراهم آوردن اوقات شاد واسه شما عزیزان درخواست منو قبول کنید . میخواستم خواهش کنم که تو این مسابقه ثبت نام کنید و اگه خوشتون اومد آهنگ هایی رو که خوندم رو لایک کنید . به غیر از اولی که یک افتضاح به تمام معناست ، باقی آهنگ هارو خوب خوندم . اینم آدرس پروفایل من تو این سایت هستش:http://www.lgreetm.ir/main/index.php/users/view_profile/195 آدرس خود سایت هم اینه :http://www.lgreetm.ir/main/index.php
(امیر حسین فیروزی)
اندر احوالات دوستان مشنگ حسش آمد تا بگم بیتی قشنگ
بیتی از اسطوره ای مرد و جسور نام او فامیل و فامیلش دور !!!
بیت باشد اندر این استایل ناب می دهد هرچالشی را یک جواب
مصرع اول نباشد خوب و من می روم در پی مصراع دگر
می زند بر هم آهنگ متون می چُسد بر چیدمان هر ستون
اما چون گفتم که میگویم وُرا (آن را) لیکنم مجبورمت گویم تو را
.
.
.
.
.
که با این درد اگر در بند در مانند ، در مانند
1- ما ز یاران چشم یاری داشتیم ...
رفتیم دکتر چندتا قرص ضد توهم داد، خدا رو شکر الان بهتریم
2- مهم نیست در طول زندگیت چی گوش کنی
به هر حال شب عروسیت با
امشو شووشیه لیپک لی ری لونه، امشو شووشه یاروم پر از جوونه، آهاااااا، مشالاااااا بیا
می گذره!
3- وقتی تو خونه تنهایین از شیر حموم گرفته تا یخ ساز یخچال دست به دست هم می دن تا شما بترسین
4- قبلنا یارو می رفت زندان دختره 15 سال منتظرش می نشست...
الان حتی نمیشه تا سر کوچه بری ماست بخری
5- دختری از مردی پرسید:
چرا تا مرز دیوانگی عاشق کسی می شوم درحالی که می دانم در نهایت به او نمی رسم؟
مرد جواب داد:
به من بگو چرا زندگی می کنیم درحالی که می دانیم در آخر می میریم؟!
هیچی دیگه دختره هم زد تو دهنش گفت سوال منو با سوال جواب نده!
اگه یه روز بری شهرداری ... یا که چوبم رو ورداری
اسیر دوشواری؟ میشم ... آوارۀ شهرداری میشم
رحیم میگم گلبش نگیره ... ایمضا نمیخواد اصلاً نگیره
میرم به سوی اون دیاری ... که توش چوبم رو ورنداری
اگه تو سی و چهار سال ... نه یعنی بیست و چهار سال
بگی هچ موشکول نداری ... نداری تو هچ دوشواری؟
پس تو آدام شهرداری یی ... شاید شهردار جنابالی یی
منم میرم به اون دیاری ... که توش نباشه شهرداری
اگه یه روزی نوم طرح ... تو گوش من صدا کنه
دوباره باز شهردار بیاد ... یک بشر آواره کنه
رحیم میگم کاریش نباشه ... امضا نخوادسیریش نباشه
بذاره شهردار بیاد تو خونم ... بزنم تو سرش با چوبم
اگه بازم دلت میخواد ... بیای شهردار ما بشی
مثال 24 سال پیش ... نزنم با چوب پانشی
باید موشکول نداشته باشی ... یک بشر کار نداشته باشی
منم هچ بشر کار ندارم ... چوبمو تو غلاف میذارم
اگه میخوای شهردار بمونی ... بیا بده یه دنه مهمونی
بیا تا خونه توی طرحه ... خاراب نکن برین تو طرحه
بذار رحیم امضا بگیره ... نذار که قلب اون بگیره
منم تو رو ندارم کاری ... فقط چوبم رو ورنداری
اگه یه روزی نوم طرح ... تو گوش من صدا کنه
دوباره باز شهردار بیاد ... یک بشر آواره کنه
رحیم میگم کاریش نباشه ... امضا نخوادسیریش نباشه
بذاره شهردار بیاد تو خونم ... بزنم تو سرش با چوبم
درگیر دووشوار توام
چوب منووووووووووووو به من بده
شهردار اگه تنهام گذاشت
اونو به من نیشان بده
تعداد صفحات : 2